|
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 8:16 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
اگه یه روز بری سفر،بری ز پیشم بی خبر
اسیر رویا ها می شم،دوباره باز تنها میشم به شب میگم پیشم بمونه،به باد میگم تا صبح بخونه بخونه از دیار یاری،چرا میری تنها میذاری؟ اگه فراموشم کنی،ترک آغوشم کنی پرنده دریا میشم،تو چنگ موج رها میشم به دل میگم خاموش بمونه،میرم که هرکسی بدونه میرم به سوی اون دیاری،که توش منو تنها نذاری
نظرات شما عزیزان:
سلام ژیگر
![]() وبت نانازیه ![]() دوست داشتی بگو بلینکیم همدیگر و ![]() ![]()
![]() |