|
پنج شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 11:55 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
با عشق باریدم
اما چه حیف
که با چتر آمدی
چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 11:40 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
عشق یعنی پاک ماندن در فساد
آب ماندن در دمای انجماد در حقیقت عشق یعنی سادگی در کمال برتری... افتادگی
چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 11:16 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
دلم ابری ست
هوای گریه دارد چشم های من
دلم اندوه را از خانه می راند
اگه باران ببارد باز
خداوندا !!!
دلم در پشت دریایی پر از حسرت
غریبانه شده غرق و
تنم تاب چنین کوه بزرگی را
ندارد روی دوش خود
خداوندا !!!
به گوش ابرها آرام...
بخوان: ... بارانــــ ...!
دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, :: 8:54 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
می دانی.... فرق من و تو در نوع نگاهمان بود.... من همه را شبیه تو میدیدم... یعنی عاشقت بودم ولی تو... مرا شبیه همه دیدی... و اینگونه عشق از میان ما رفت.....
دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, :: 8:46 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
هر شب
روی پنجره بخار گرفته اتاقم اسم تو را ها می کنم ! دیر که میکنی.... عابران بارانی کوچه چقدر شبیه تو می شوند!!!
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 4:26 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
در قحطی تو ..!
♥………..♥
جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, :: 10:35 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
دريا
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 8:16 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
اگه یه روز بری سفر،بری ز پیشم بی خبر
اسیر رویا ها می شم،دوباره باز تنها میشم به شب میگم پیشم بمونه،به باد میگم تا صبح بخونه بخونه از دیار یاری،چرا میری تنها میذاری؟ اگه فراموشم کنی،ترک آغوشم کنی پرنده دریا میشم،تو چنگ موج رها میشم به دل میگم خاموش بمونه،میرم که هرکسی بدونه میرم به سوی اون دیاری،که توش منو تنها نذاری
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 7:34 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
توراحس میکنم هردم...
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 2:3 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
لبخند که می زنم ...
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:53 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
پريشانی موهايم
از بالش بیخواب تنهای من است.
چشمهای خالیام و لبهای نحيفام
خطای توست.
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر :: نويسنده : رها
اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم
چند وقت است که هر شب به تو مي انديشم
به تو آري ، به تو يعني به همان منظر دور
به همان سبز صميمي ، به همین باغ بلور به همان سايه ، همان وهم ، همان تصويري که سراغش ز غزلهاي خودم مي گيري به همان زل زدن از فاصله دور به هم يعني آن شيوه فهماندن منظور به هم
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:14 بعد از ظهر :: نويسنده : رها
می زند باران به شیشه شیشه اما سرد و سنگین بی تفاوت،تلخ و خاموش شاید از یک غصه غمگین
شیشه در اوج سپیدی خسته از دلواپسی ها من نشسته گنگ و مبهم می رسم تا عمق رویا
آسمان همچو دل من خیس خیس از بی وفایی بر لبم نام تو دارم ای بهار من کجایی؟
تا به کی چون شیشه ماندن در نگاه قاب تقدیر من همه میل رسیدن دل ولی بسته به زنجیر
آمدم تا چشمهایت در دلم عشقی بکارد تو ولی گفتی که برگرد شیشه احساسی ندارد
می زند باران هنوز آه این چنین غم در دل کیست دست من بر شیشه لغزید شیشه هم با بغض بگریست
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 11:8 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
کاش می شد
بنوسیم بزنم بر در باغ
که من از این همه دیوار بدم می آید
چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 11:12 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
گاهی باید آرزوهایت را... مثل قاصدک بگذاری کف دست و بسپاریشان به دست باد تا بروند و سهم دیگران شوند...
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 1:54 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
آن روز
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 1:45 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 1:8 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
سنگ در برکه می اندازم و
می پندارم با همین سنگ زدن
ماه بهم می ریزد!!!
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را میشود از حافظه آب گرفت...
یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 12:53 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
زندگیم در "تو" خلاصه مے شود تمام هستے ام از آن توست مثل خورشید گرما بخش وجود پر از سرمایم مثل شب آرامش دهنده غصه هایم مثل روز همدم تنهایے هایم مثل ماه سنگ صبور لحظه هایم مثل من عاشق بے بهانه گریه ها و خنده هایم
یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 9:37 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
طعم سیب میدهد لب هایش
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 11:3 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
تو واسه من نفسی نیست مثه تو کسی یه ستاره روی زمینی
تو پاک و مهربونی تو قدرمو میدونی توی دنیا بهترینی همين كه هستي
بهترینی بهترینی بهترینی
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 7:53 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
بگو که گل نفرستد کسی به خانه ي من
که عطر یاد تو پر کرده آشیانه ي من
تو چلچراغ سعادت فروز بخت منی
به جای ماه تو پرتو فشان به خانه ي من
راز عشق خویش را آهسته خوان درگوشم
جستجو کن عشق را درگرمی آغوش من
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 7:45 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
سکوت از حجم نگاهت لبریز می شود و من از حروف آن ترانه می سازم همه می گویند: تنها صداست که می ماند اما سهم من از تو تنها سکوت است و شبانه هایم فقط شعر شب چشمان توست و آنگاه که صدایم می کنی به رسم همیشه به سکوت... صدای سکوتت را ترانه می کنم و دوباره شاعر می شوم
سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 11:0 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
میترسم...
"باران" برتمام دنیا ببارد و تو نباشی! از آن روزی که رفتهای من عقدهی باران دارم…
![]() |