عاشقانه ترين
تقدیم به تو که نمی دانم در خاطرت می مانم یا برایت خاطره می شوم
درباره وبلاگ


زحال من اگر پرسي، جز دوري ملالي نيست ملالي هم اگر باشد ، تو خوش باشي خيالي نيست نمي دانم که در خاطر بري نام مرا يا نه !!! ولي اين را بدان هرگز خيالم از تو خالي نيست ...

پيوندها
وروجَکــِ تَــهــنا
عشقي نا فرجام
آبيز
عسل
شهردانلود
علي
محمد
مهدي ياوران جوان
ققنوس چت
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشق ترين و آدرس negahe-khis.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 10622
تعداد مطالب : 102
تعداد نظرات : 39
تعداد آنلاین : 1


Alternative content




آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 3:22 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

تو زن شدی...

نه برای در حسرت ماندن

یک بوسه !

برای خلق بوسه ای از جنس آرامش....

تو زن نشدی...

که همخواب... آدم های بیخواب شوی!

زن شدی...

که برای خواب کسی رویا شوی!

تو زن نشدی...

که در تنهای ات...

حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشی..

زن شدی ...

تا آغوشی در تنهایی عشقت باشی

نظرات (0)
 
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 1:43 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت،
نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت،
نخستین کلامی که دلهای ما را به بوی خوش آشنایی سپرد وبه مهمانی عشق برد،
پر از مهر بودی پر از نور بودم،
همه شوق بودی همه شور بودم،
چه خوش لحظه ای که می خواهمت را به شرم و خموشی نگفتیم و گفتیم،
چه خوش لحظه هایی که دزدانه از هم نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم،
دو آوای تنهای سرگشته بودیم،
رها در گذرگاه هستی.
دریغا در آن قصه ها و غزل ها نخواندیم که آب و گل عشق با غم سرشته است!
از آن روزها آه عمری گذشته است.
من و تو دگرگونه گشتیم
دنیا دگرگونه گشته است!
در این روزگاران بی روشنایی
در این تیره شب های غمگین،
که دیگر ندانی کجایم،
که دیگر ندانم کجایی!

نظرات (0)
 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 8:2 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

غم هم

اگر ترکم کند

تنهای تنها میشوم...

نظرات (0)
 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 8:1 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

تمام این حرفا بهانه است

بهانه های عاشقانه است

اگر من از تو گله دارم

عاشقتم ...

همه اش بهانه است

نظرات (0)
 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:53 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

رَدِ بوســــــــــه را نگیر ...

به نیمکتـــی پوسیـــــده میرسی

که حافظه اش را

در باران از دستــــــ داده است !!!

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:44 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

نگران نباش...

من خوب می دانم با حسرت ِ نبودنت

 

 

 

چگونه تا کنم...

 


فقط برایم بنویس .....

هنوز هم

لبخند میزنی ...!؟

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:41 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

خیلی وقت است ،

هُرم هیچ نگاهی آتشم نمی زند

حتی ...

نگاهی که رنگی از تو دارد

می بینی !؟

شاید ، فراموشت کرده ام ....

شاید !!!

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:39 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

باورت داشتم از روز نخست

آمدی تا باشی !

پر از شعر ٬

پر از همهمه بودی ٬

اما

هیچ حرفی نزدی !

پر از گفتنه٬ دلدادگی ات ٬

پر از زمزمه ی عشق به دریا شدنت ٬

باز حرفی نزدی و فقط خندیدی ...

خوبه من !

می فهمم از دو چشمت همه حرف های تو را ٬

بی کلام اینجا باش ٬

آخه اینجا بودن نیست محتاج صدا ٬

بودنت با دل من بی صدا هم زیباست !!!!!!!!!!!

.....

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 3:42 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

جاده ها پر است از یک نگاه

و من در امتداد لحظه ها

بدنبال حضور دیگری هستم

افق خاکستریست

دم دم های غروب است

جاده پر است از سکوت

بوی رودخانه و صدای گنجشکان

و من منتظر پشت پنجره

مثل هر غروب

پرم از نیامدن هایت

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 3:40 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

دلتنــگم

بــــرای کســـی کـــه مـــدتهـــاست

بــــی آن کـــه بــــــــاشد

هـــر لــحظه

زنــــــدگی اش کـــــرده ام .....!

 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 2:50 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس

 

سيب سرخي را به من بخشيد و رفت

ساقه سبز دلم را چيد و رفت

عاشقي هاي مرا باور نکرد

عاقبت بر عشق من خنديد و رفت

چشم از من کند و دل از من بريد

حال بيمار مرا فهميد و رفت