|
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 4:15 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
یک شب.... تمامی مهر و شور و عشق را مهمانی بستر می کنم آن شب فارغ از هر حجب و حجاب در آغوش پر حرارت تو سر می کنم... و آخر در شبی به وسعت آرزوی من.. من و تو ما میشویم...
مرا در آغوش گرمت بگیر...
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 3:22 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
تو زن شدی...
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 1:43 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت،
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 8:2 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
غم هم
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 8:1 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
تمام این حرفا بهانه است
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:53 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
رَدِ بوســــــــــه را نگیر ...
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:44 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
نگران نباش...
چگونه تا کنم...
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:41 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
خیلی وقت است ،
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 7:39 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
باورت داشتم از روز نخست
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 3:42 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
جاده ها پر است از یک نگاه و من در امتداد لحظه ها بدنبال حضور دیگری هستم افق خاکستریست دم دم های غروب است جاده پر است از سکوت بوی رودخانه و صدای گنجشکان و من منتظر پشت پنجره مثل هر غروب پرم از نیامدن هایت ![]() |