|
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 7:34 بعد از ظهر :: نويسنده : ترنم نگاه
توراحس میکنم هردم...
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 2:3 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
لبخند که می زنم ...
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:53 بعد از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
پريشانی موهايم
از بالش بیخواب تنهای من است.
چشمهای خالیام و لبهای نحيفام
خطای توست.
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر :: نويسنده : رها
اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم
چند وقت است که هر شب به تو مي انديشم
به تو آري ، به تو يعني به همان منظر دور
به همان سبز صميمي ، به همین باغ بلور به همان سايه ، همان وهم ، همان تصويري که سراغش ز غزلهاي خودم مي گيري به همان زل زدن از فاصله دور به هم يعني آن شيوه فهماندن منظور به هم
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 4:14 بعد از ظهر :: نويسنده : رها
می زند باران به شیشه شیشه اما سرد و سنگین بی تفاوت،تلخ و خاموش شاید از یک غصه غمگین
شیشه در اوج سپیدی خسته از دلواپسی ها من نشسته گنگ و مبهم می رسم تا عمق رویا
آسمان همچو دل من خیس خیس از بی وفایی بر لبم نام تو دارم ای بهار من کجایی؟
تا به کی چون شیشه ماندن در نگاه قاب تقدیر من همه میل رسیدن دل ولی بسته به زنجیر
آمدم تا چشمهایت در دلم عشقی بکارد تو ولی گفتی که برگرد شیشه احساسی ندارد
می زند باران هنوز آه این چنین غم در دل کیست دست من بر شیشه لغزید شیشه هم با بغض بگریست
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 11:8 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
کاش می شد
بنوسیم بزنم بر در باغ
که من از این همه دیوار بدم می آید
چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 11:12 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
گاهی باید آرزوهایت را... مثل قاصدک بگذاری کف دست و بسپاریشان به دست باد تا بروند و سهم دیگران شوند...
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 1:54 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
آن روز
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 1:45 قبل از ظهر :: نويسنده : نگاه خيس
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن
![]() |